به گزارش مشرق، طی چند سال اخیر و همزمان با گسترش فضای مجازی در لایههای مختلف زندگی آحاد جامعه، تیغ دو لبه فضای مجازی در کنار تمام مزایایش متأسفانه بستر امنی برای شکلگیری نحلهها و گروههای مروج بیاخلاقی، شبههآفرینی و تهمتزنی شده است. تذکار و انذارهای رهبر انقلاب در رابطه با فضای بداخلاقیها و تهمتزدنهای آزاردهنده، گویای اهمیت و در عین حال خطرناک بودن این مسئله است. دکتر محمدصادق کوشکی، به عنوان فعال حوزه رسانه و عضو هیئت علمی دانشگاه مسیر ورود برخی بداخلاقیهای رسانهای و طراحیهای صورت گرفته جهت انهدام اخلاق و به «هیچ» رساندن یک ملت از مسیر فضای مجازی را تبیین میکند.
شما ریشه اصلی و منشأ عادیسازی برخی بداخلاقیها در فضای مجازی را چگونه تحلیل میکنید؟
گسترش فضای مجازی پیامدهای منفی خیلی متنوع و گستردهای را به همراه داشت. یکی از آسیبهایی که فضای رسانهای و مطبوعاتی ما قبل از ورود فضای مجازی داشت، این بود که به هر حال برخی فعالان سیاسی و حامیان آنها و پیادهنظام آنها خیلی اوقات شناختی از اخلاق حرفهای و قواعد فعالیت حرفهای سیاست نداشتند و طبیعتاً، چون شناخت نداشتند پایبندی هم نداشتند.
در واقع بسیاری از آنها نمیدانستند که رعایت اخلاق حرفهای در حوزه سیاست چه مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد و حتی آتش آن دامن خودشان را هم خواهد گرفت. این مشکل در فضای رسانهای ما قبل از ورود فضای مجازی وجود داشت. از طرفی دیگر ضعف جدی ایمان و تقیدات دینی هم باعث میشد که فعالان سیاسی، حامیان و پیادهنظام آنها اگر هم شناختی داشته باشند از اخلاق و لزوم رعایت آن در حوزههای سیاست و فضای فعالیتهای سیاسی صرفاً به خاطر منافع و مصالح حزبی و جناحی و جریانهای قدرتطلب به خاطر همان باورها و اخلاق دینی در اذهان افراد اصلاً تمایلی نشان ندهند.
پس این دو مشکل و معضل در بین مطبوعات و رسانههای ما پیش از تولد و گسترش فضای مجازی وجود داشت؟
بله، رعایت نشدن اخلاق و مشاهده انواع بیاخلاقیها قبلاً هم بوده است. مثلاً روزنامهای بیش از یک سال روز شنبه هر هفته خطبههای یکی از ائمه جمعه را به عنوان طنز در روزنامه و مطبوعه خودش چاپ میکرد و کار تا جایی پیش رفت که این اقدام ضداخلاقی و اسلامی برای آن روزنامه یک برند محسوب میشد! از آنجایی که آن خطیب محترم آذری زبان بود، هنگامی که فارسی صحبت میکرد جملهبندیهای ایشان با توجه به بحث جملهبندی زبان فارسی، ترتیب دقیقی نبودند. این اقدام ناپسند و خلاف اخلاق اسلامی تا جایی ادامه پیدا کرد که آن روزنامه به مسخره علنی یک خطیب نماز جمعه که انسان بسیار شریف، زحمتکش و بسیار محبوبی در منطقه خودش هم بود صرفاً به دلیل اینکه وی زبان و گویشی غیر از فارسی داشت، میپرداخت. این کار زیر پا گذاشتن دستور صریح قرآن و خداوند بود که میفرماید: مردم گروهی از شما گروه دیگری را مسخره نکند و الخ.
یعنی آمدن فضای مجازی این دو عامل را گسترش داده است و به شدت توسعه پیدا کردند؟
همینطور است. قبلاً رسانههای مکتوب مانند روزنامهها، مجلات و... بالاخره یک حداقلهایی را به دلیل رعایت یا ترس از قانون مطبوعات مراعات میکردند، اما الان دیگر چنین مباحثی به طور کلی از بین رفته است. فضای مجازی و به خصوص شبکههای اجتماعی که در گوشیهای تلفن همراه به وفور وجود داشته و بحث اصلی و غالب در عرصه فضای مجازی محسوب میگردد، عملاً هیچ کنترل و نظارتی بر آن وجود ندارد و به صورت کاملاً یله، رها شده است.
اگر قبلاً کسی به عنوان مدیر مسئول وجود داشت و در رابطه با محتوا یا آنچه منتشر کرده مورد سؤال و بازخواست قرار میگرفت و از روی احترام به قانون یا ترس از خدا یا مراعات اخلاق اجازه انتشار و پخش محتوای خلاف اخلاق و قانون نمیداد، اما الان دیگر هر شخصی که یک گوشی هوشمند در دست دارد میتواند در قامت یک رسانه ظاهر بشود و مطلب تولید کند، عکس درست کند. به کلام دیگر ما در حدود ۴۰ میلیون رسانه و شبهرسانه در کشور داریم. بحث اصلی در رابطه با فضای مجازی که باید مورد تعمق و واکاوی بسیار دقیق قرار بگیرد، این است که خوراکدهنده اصلیاش دشمن است.
به کلام دقیقتر، این بیاخلاقیها بخشی از پروژه جنگ نرم دشمن بوده و هست. گزینش یک جمله از سخنرانی یک ساعته یک فرد، انتشار تصاویر مستهجن یا موهن، اتهامزنیها در مسائل سیاسی و امثالهم؛ وقتی سرخط آن را میگیریم در خیلی از موارد اتفاقاً به سرویسها و شبکههای جاسوسی و اطلاعاتی اسرائیلی، انگلیسی و امریکایی میرسیم. فضای مجازی و آنچه در آن هست متأسفانه ولنگاری و رها بودن فضای مطبوعاتی گذشته را به ضریب ۱۰۰ رسانده است. الان فضای مجازی ما به خصوص در حوزه فعالیتهای سیاسی در حد فاجعه است.
راهکار و طریق مورد نظر شما برای اصلاح و حتی درمان این گسست و خلأ پیش آمده چیست؟
واقعیت این است که فضای مجازی اگر قرار باشد بر همین منوال پیش برود مطمئناً حداقلهای اخلاقی جامعه را هم منهدم کرده و از بین خواهد برد. باید به طور خیلی جدی کنترل شود و مسئولیتپذیری در آن ایجاد بشود. افراد، مسئول گفتهها و اقداماتشان باشند و در قبال عملکردشان پاسخگوی قانونی باشند. اگر غیر از این باشد ما شاهد خواهیم بود که بقایای اخلاقی جامعه نیز نابود میشوند.
با رخ دادن چنین موضوعی با گسست و شکست اخلاقی در جامعه مواجه خواهیم بود که در واقع این اتفاق نقطه پایان هر جامعهای است. اصلاً نباید به فضای فعلی حاکم بر عرصه و رسانههای مجازی که یک ولنگاری محض است، اجازه پیشروی و تزاید بدهیم. در این فضا هم نمیتوانیم افراد را به موضوعاتی مثل رعایت تقوا، فرهنگسازی و... توصیه بکنیم. در واقع تعبیر فرهنگسازی یا توصیه افراد به رعایت تقوا در فضای مجازی تا حدودی خندهدار است چه اینکه تا ما بخواهیم در میان مردم جامعه فرهنگسازی بکنیم، تتمه اخلاق جامعه هم قطعاً به تاراج خواهد رفت.
متأسفانه مشاهده میشود برخی افرادی که چنین توقعی از آنها نمیرود نیز در این وادی غلتیدهاند و دچار انحرافات رفتاری در حوزه کنش و واکنشهای رسانهای و خبری در فضای مجازی شدهاند، ریشه و علت اصلی چنین شکست اخلاقیای را در چه چیزی میدانید؟
الان فضای غالب در دنیای مجازی ذیل عنوان «لایک» خوردن یا «لایک» گرفتن تعریف میشود و افراد برای اینکه «لایک» بخورند مجبورند بر اساس موج ایجاد شده در فضای مجازی حرکت کنند. امروز دیگر به گونهای شده است که اگر کسی بخواهد شخص وزین و سنگین و با تقوایی در فضای مجازی باشد مورد اقبال قرار نمیگیرد و اصطلاحاً «لایک» نمیخورد! بخشی از فضای مجازی الان عملاً تبدیل به ابزار و رسانه «جُهّال» شده است. اگر کسی بخواهد مطلوب واقع شود باید طوری رفتار بکند که «جُهّال» بپسندند!
به نظر شما در این وادی نقش حاکمیت در تصحیح رفتار و مسیر استیلا دارد یا خود اشخاص؟
قطعاً نقش حاکمیت. مگر ما رعایت نظم و قانون در چهارراههای خیابان را به تشخیص اشخاص و افراد واگذار میکنیم که یک چنین موضوع مهم و اثرگذاری در سرنوشت یک ملت و کشور را به افراد تفویض کنیم؟! اگر ماشینی در یک چهارراه یا تقاطع بخواهد با اجتهاد و به تشخیص خودش رفتار کند و دیگرانی هم که چنین اقدامی را برای خودشان محفوظ میدانند، خواهید دید که روند رفت و آمد و ترافیک در آن نقطه به گره کوری تبدیل خواهد شد که تا ساعتها ممکن است افراد را درگیر خود کند. منظور بنده این نیست که تمام افراد حاضر و فعال در فضای مجازی افراد بیاخلاق یا خدایی نکرده بدی هستند؛ خیر، اصلاً منظور بنده این نیست.
اما واقعیت این است که فضای مجازی یک فضای رها و ولنگاری است و هر کسی هر کاری که دلش بخواهد میتواند انجام بدهد و به کسی هم پاسخگو نباشد. حالا ممکن است که اکثر فعالان حوزه مجازی هیچ کار خلاف اخلاق و قانونی هم انجام ندهند، اما ممکن است بخشی از فعالان این گستره یا حامیان سیاسی و... برخی چهرهها و افراد تخلفی انجام بدهند. تخلف این گروه اندک باعث آلوده شدن اذهان کل فعالان فضای مجازی میشود و بیقانون و بیاخلاقی برایشان عادی میشود و دیگر از چنین مسائلی دچار آزردگی نمیشوند و حتی ممکن است کار به جایی برسد که باعث لذت افراد هم بشود!
به غیر از چند نکتهای که شما مورد اشاره قرار دادید از جمله دخیل بودن طراحی دشمن و... برای به وادی ولنگاری اخلاقی بردن جامعه، پنهان بودن شخصیت و هویت اصلی افراد در فضای مجازی را هم میتوان جزو مؤلفههای تقویت و تشدید بیاخلاقیها محسوب کرد؟
اینکه بنده میگویم «ولنگاری»، همین است. ولنگاری یعنی چه؟ وقتی کسی در قبال هر آنچه در فضای مجازی منتشر کردهاند اعم از فیلم، صوت، نوشته، عکس و... خود را در قبال قانون پاسخگو و مسئول نداند، این بدان معنی است که گسترهای وسیعتر از پنهان بودن هویت افراد را مورد نظر قرار دادهایم. هر چند که این مسئله در احصای عوامل دخیل و مؤثر در گسترش و همهگیری بیاخلاقیهای فضای مجازی میتواند ملحوظ گردد.
گمان و نظر شما از علت ورود، تذکار و انذار مستقیم بالاترین شخصیت نظام جمهوری اسلامی به این مسئله چیست؟
علتش این است که امنیت کشور را به مخاطره خواهد انداخت و اگر این مسیر به همین شکل پیش برود تتمه اخلاق را به باد خواهد داد و جامعه را به بن بست کامل میکشاند. این مسئله، موضوع بسیار بسیار مهمی است. چرا رهبری به یک چنین مسئلهای ورود میکنند؟ به خاطر اینکه رئیسجمهور و دولت موافق همین فضای یله و رها است. قوه قضائیه و مجلس هم ظاهراً تماشاچی هستند! اگر این فضا ادامه پیدا کند تا دو سه سال دیگر ما عملاً باید فاتحه اخلاق و جامعهمان را بخوانیم؛ جامعهای که اخلاق نداشته باشد، هیچ است.
منبع: روزنامه جوان